سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

دستگیری 150 دختر و پسر در پارتی شبانه

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
فرمانده انتظامی صومعه‌سرا از دستگیری بیش از 150 دختر و پسر در یک پارتی شبانه در صومعه‌سرا خبر داد.

به گزارش «انتخاب» ، سرهنگ فریدون آقایی دراین‌باره گفت: به دنبال دعوت اینترنتی از دختران و پسران برای شرکت در یک پارتی شبانه در تالار عروسی پامچال صومعه‌سرا ماموران انتظامی این شهرستان در ساعت 23، 12 مهرماه با حضور در این تالار، بیش از 150 تن از دختران و پسران که بدون رعایت شئونات اسلامی در حال رقص و پایکوبی بودند را دستگیر و به مقر انتظامی صومعه‌سرا منتقل کردند.

آقایی افزود: تعداد زیادی از این افراد با حکم‌قضایی و تعهدکتبی تحویل خانواده‌هایشان شدند، اما شش تن به همراه مدیرتالار بازداشت و زندانی شدند و تالار عروسی پامچال نیز پلمب شد.

وی افزود: دختران و پسران شرکت‌کننده در این پارتی از سراسر گیلان و برخی نیز از استان‌های دیگر بودند که بدون اطلاع خانواده‌ها در این پارتی شرکت کرده بودند.

فرمانده انتظامی صومعه‌سرا با بیان ابنکه خانواده‌ها باید مراقب فرزندان خود باشند تا در دام گروه‌های فساد اجتماعی قرار نگیرند، اظهارکرد: در این پارتی شبانه مقادیری مشروبات الکلی و قرص‌های روانگردان کشف و ضبط شد.

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

کد خبر: 276785
تاریخ انتشار: 15 مهر 1391 - 08:55
به گزارش خبرآنلاین مطلب زیر، قسمتی از شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق از صحیفه سجادیه توسط خطیب شهیر حجت الاسلام و المسلمین محمد تقی فلسفی است. 
گاهى افراد از روى عدم توجه و بى علمى دعاهایى مى کنند که از نظر حفظ نظام عالم عملى نیست و ائمه معصومین علیهم السلام در مواقعى به افراد تذکر داده اند و آن تذکرات به صورت حدیث در کتب اخبار آمده، تا مردمى که از آن به بعد مى آیند و پیرو اسلام اند متوجه آن دقایق و نکات باشند. در حدیثى از امام صادق (ع) آمده است که فرموده، دعا کننده نگوید:
اللهم لا تحوجنى الى احد من خلقک فانه لیس من احد الا هو محتاج الى الناس بل یقون اللهم لا تحوجنى الى شرار خلقک، و لایقول اللهم انى اعوذبک من الفتنه بل یقول من مضلات الفتن و ان لا یسال فوق قدره فانه یستحق الحرمان (سفینه البحار، مجلد اول، ص 447)
آن کس که دعا مى کند نگوید: بارالها! مرا محتاج به هیچیک از مخلوقین خود منما، زیرا انسانى نیست مگر آنکه محتاج به مردم است. اگر مى خواهد دعاى صحیح بنماید بگوید: خداوندا! مرا به اشرار خلقت محتاج منما.
در جمله دوم مى فرماید: کسى نگوید: خدایا! از فتنه و امتحان به تو پناه مى برم ، زیرا آزمایش مردم قطعى است و حتما همه افراد در زندگى باید مورد آزمایش قرار گیرند، بلکه در مقام دعا بگوید: خدایا! از آن امتحاناتى که موجب لغزش مى شود و باعث گمراهى و کجروى انسان مى گردد به تو پناه مى برم .
و همچنین مى فرماید: هیچ فرد دعا کننده اى از خداوند، بالاتر از قدر و منزلت و ارزش خود تقاضا ننماید، زیرا چنین انسانى که تقاضاى بى مورد و فوق مقدار و وزن خود مى نماید شایسته محرومیت است که به آن دعا دست نیابد و آن دعا از وى پذیرفته نشود.
حدیث دیگر از على (ع) است :
سمع (ع) رجلا یدعو لصاحبه فقال : لا اراک الله مکروها. فقال (ع): انما دعوت له بالموت ، ان من عاش ‍ فى الدنیا لابد ان یرى المکروه (شرح ابن ابی الحدید بر نهج البلاغه، ج 20، ص 289)
مردى در حضور على (ع) درباره دوست خود دعا کرد و گفت : خداوند هیچ ناملایم و مکروهى را براى او پیش نیاورد و درباره او روا ندارد. على (ع) که این دعا را شنید به او فرمود: شما براى دوستت دعا کرده اى به مرگ ، یعنى مى گویى : خدایا دوست مرا از دنیا ببر و به حیات او خاتمه بده ، زیرا انسان زنده و کسى که در دنیا زندگى مى کند لابد و ناچار باید به ناملایمات و مکروهاتى دچار گردد.
این چند نمونه روشنگر این حقیقت است که مردم بدانند چرا اغلب دعاها مستجاب نمى شود. یک قسمت بى اثر ماندن دعاها مستند به این است که خواسته هاى آنها برخلاف نظام آفرینش است . اما علل و عوامل دیگرى هم هست که موجب عدم استجابت است و دعا در پیشگاه الهى مورد قبول واقع نمى شود و به اجابت نمى رسد.
در بین تمام دعاها یک دعا که قطعا و جزما همیشه مستجاب مى شود، دعاى صلوات است ، یعنى اینکه انسان بگوید:
اللهم صلى على محمد و آل محمد
این یک تمنایى است که قطعا پذیرفته درگاه الهى است و هر دعا کننده اى ذکر صلوات را بگوید و تقاضاى درود براى پیغمبر و آل پیغمبر بنماید خداوند دعاى مستجاب مى کند و به پیغمبرش درود مى فرستد. در این مورد پذیرش است ، شما براى اینکه دعاهاى دگرتان مستجاب شود قبل از دعا کردن ، به رسول اکرم و اهل بیتش صلوات بفرستید و سپس تقاضاى خود را بگویید، زیرا دعاى صلوات به پیشگاه خدا عرضه شده زمینه پذیرش بهتر و عالى تر دارد و در این باره روایاتى است که به بعضى از آنها اشاره مى شود.
امام صادق (ع) مى فرماید:
لا یزال الدعا محجوبا حتى یصلى على محمد و آل محمد(کافی، ج2، ص 491)
همیشه دعاها در پشت پرده است، یعنى نمى تواند آزادانه به پیشگاه الهى راه پیدا کند تا وقتى که مشتمل بر درود به پیغمبر باشد.
حدیث دوم : على (ع) مى فرماید:
کل دعاء محجوب عن السماء حتى یصلى على محمد و آل محمد(سفینه البحار، ص 448)
دعاها محجوب و محروم از وصول به مقامات عالیه است تا وقتى که درود به پیغمبر فرستاده شود.
اما حدیث سوم :
عن ابیعبد الله (ع) قال : اذا دعا احد کم فلیبدء بالصوه على النبى فان الصلوه على النبى مقبوله و لم یکن الله لیقبل بعض الدعا و یرد بعضه (امالی شیخ طوسی، ج 1، ص 157)
امام صادق (ع) مى فرماید: وقتى یکى از شما در پیشگاه خداوند دعا مى کند البته تقاضاى خود را با صلوات بر پیامبر آغاز کند چه آنکه درود بر پیامبر، مقبول درگاه الهى است و خداوند چنین نمى کند که دعایى را که شامل چند مطلب است و با صلوات بر نبى آغاز شده قسمتى را بپذیرد و قسمت دیگر آن را رد کند.
در اینجا بمورد است تذکر داده شود که روایت دگرى هم از امام صادق (ع) آمده که فرموده است :
و اءن یختم دعاءه بالصلوه على محمد و آل محمد(سفینه البحار، ص 448)
علاوه بر آنکه در آغاز دعا صلوات بفرستد، در پایان دعا هم درود بفرستد و مجموعه تمنیات خود را آغاز کند با دعاى به پیغمبر و پایان دهد با دعاى به پیغمبر.
از آنچه مذکور افتاد دو مطلب به دست آمد: اول آنکه دعا در دین مقدس اسلام و تمام ادیان آسمانى مشروعیت دارد، انبیاى سلف و همچنین پیمبر اسلام و ائمه معصومین ، خود دعا بسیار کرده اند و پیروان خود را به تقاضاى صلوات بر محمد و آل محمد است . اولیاى دین توصیه کرده اند که مستدعیات خود را محفوف به صلوات بنمایید و در ابتدا و انتهاى آن بر پیامبر درود بفرستید تا دعاى شما شایسته قبول باشد و در معرض ‍ اجابت خداوند بزرگ واقع شود و مقصد و مقصود شما تحقق یابد. از این رو امام سجاد (ع) دعاى ((مکارم الاخلاق )) را با صلوات بر پیامبر آغاز نموده ، بدین منظور که سایر مطالب مورد درخواست که قسمت به قسمت در این دعا به پیشگاه خدا عرض مى کند به اجابت برسد و مورد قبول درگاه بارى تعالى واقع شود.

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

کد خبر: 276815
تاریخ انتشار: 15 مهر 1391 - 10:33
در پی پخش آش نذری توسط یک شخص خیر در شهرستان ایلخچی، 400 نفر راهی بیمارستان اسکو شدند.
به گزارش خبرگزاری مهر ، در پی پخش آش نذری توسط یک شخص خیر در شهرستان ایلخچی، 400 تن راهی بیمارستان اسکو شدند.
به گفته مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان ، بدلیل استفاده از مواد غذایی تاریخ گذشته و عدم رعایت اصول بهداشتی در پخت این غذا، متاسفانه استفاده کنندگان از این آش، همگی مسموم شدند.
با اعلام گزارش وقوع این حادثه به اپراتور مرکز فوریتهای پزشکی، آمبولانس های این مرکز به محل حادثه اعزام و مصدومین را به درمانگاه ایخلچی و بعد به بیمارستان اسکو منتقل کردند.

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

کد خبر: 276843
تاریخ انتشار: 15 مهر 1391 - 11:17
پرواز گروهی پرندگان از صحنه‌های زیبایی است که نظر هر بیننده‌ای را به سمت خود می‌کشد، اما پرواز دسته جمعی می‌تواند زیباتر از آن چیزی باشد که تصور می‌کنید.

به گزارش فارس، در زیر تصاویری از پرواز دسته جمعی پرندگان را می‌بینید که عکاسان خوش ذوق و البته خوش‌شانس آنها را ثبت کرده‌اند.





















اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

مسکن‌ مهر گران شد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
انبوه‌سازان فعال در مسکن‌مهر گفته بودند که ساخت مسکن با متری 300 هزار تومان برای آنها صرفه اقتصادی نداشته‌ و در این زمینه از دولت خواستار موافقت با افزایش قیمت ساخت‌وساز مسکن‌مهر شده بودند.

به گزارش انتخاب به نقل از اقتصاد ایران انلاین، آورده متقاضیان مسکن‌مهر نسبت به سابق حدود 3 تا 4 میلیون تومان افزایش پیدا کرده و همین موضوع ساخت مسکن‌مهر برای قشر فقیر را زیر سوال برده است. پیش از این هم گفته می‌شد که آورده مسکن‌مهر برای قشر فقیر کمی سنگین است و این قشر از پس تامین این مقدار هزینه بر نمی‌آید. حالا که قیمت مسکن‌مهر هم گران شده این انتقاد کمی بیشتر خود را نشان می‌دهد.

گفته می‌شود که افزایش قیمت مسکن‌مهر در پی افزایش قیمت مصالح ساختمانی و افزایش قیمت ساخت از سوی انبوه‌سازان رخ داده‌است.

قبل از این هم انبوه‌سازان فعال در مسکن‌مهر گفته بودند که ساخت مسکن با متری 300 هزار تومان برای آنها صرفه اقتصادی نداشته‌ و در این زمینه از دولت خواستار موافقت با افزایش قیمت ساخت‌وساز مسکن‌مهر شده بودند.

گفته می شود در افزایش 4 میلیونی جدید حدود2 میلیون سهم متقاضی و 2 میلیون تومان سهم دولت است.

این افزایش قیمت 30 هزار تومانی در طول سال رقم افزایش را به حدود 3 میلیون تومان می‌رساند و همین موضوع سهم دولت و آورده متقاضیان را افزایش می‌دهد.

بر این اساس متقاضیانی که برای مسکن مهر از 20 تا 25 میلیون تومان آورده در اختیار تعاونی‌ها قرار می‌دادند از این پس باید مبلغی در حدود 30 میلیون تومان تحویل دولت دهند.

افزایش قیمت مسکن‌مهر در حالی عنوان می‌شود که پیش از این وزیر راه‌وشهرسازی به شدت تاکید می‌کرد که هزینه ساخت‌وساز و همچنین ثبت‌نام مسکن‌مهر به هیچ عنوان تغییر نخواهد کرد. حال اما قیمت مسکن‌مهر افزایش پیدا کرده و سخنان وزیر هم تاثیری بر جلوگیری از این موضوع نداشته است.

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

قطع سهمیه سوخت فاقدین بیمه‌نامه

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مدیرعامل صندوق تامین خسارت‌های بدنی از طرح پیشنهادی خبر داد که بر اساس آن سهمیه سوخت افراد فاقد بیمه‌نامه شخص ثالث قطع خواهد شد.

به گزارش انتخاب به نقل از ایسنا ، جعفری - مدیر عامل صندوق تامین خسارت‌های بدنی - در حاشیه مراسم اهدای چک خسارتی یکی از مصدومین ناشی از تصادف موتورسیکلت و آزادسازی زندانیان استان خراسان رضوی گفت: با اصلاح قانون بیمه شخص ثالث در سال 1387 و ابلاغ آن به مجریان قانون اعم از صنعت بیمه، پلیس راهور و دستگاه محترم قضایی انتظار می‌رفت شاهد دریافت پوشش اجباری بیمه شخص ثالث توسط تمامی دارندگان وسائط نقلیه مشمول باشیم اما متاسفانه بعد از چهار سال از اجرای آزمایشی این قانون همچنان یک سوم وسائط نقلیه مذکور فاقد بیمه‌اند.

جعفری تلاش‌های مجریان قانون بیمه شخص ثالث را در بخش خودرو تحسین کرد و گفت: این اقدامات به طور جدی‌تر باید در بخش موتورسیکلت و ماشین‌آلات راهسازی و کشاورزی که یک وسیله پر ریسک در حوادث جاده‌ای به شمار می‌روند نیز استمرار داشته باشد تا راکبین موتورسیکلت‌ها موجبات ایجاد ناهنجاری در جامعه را فراهم نکنند.

عضو هیات نظارت صندوق تامین خسارت‌های بدنی همچنین گفت: با عنایت به آنکه در تبصره 3 ماده 19 قانون اصلاح قانون بیمه شخص ثالث ارایه هرگونه خدمات به ویژه در بخش حمل و نقل به دارندگان وسائط نقلیه فاقد بیمه‌نامه ممنوع شده لذا ستاد تبصره 13 می‌تواند نسبت به قطع سوخت این بخش اقدام کند تا دولت و بیت‌المال برای این دسته از قانون‌گریزان به طور مضاعف هزینه متحمل نگردد.

وی افزود: در حال حاضر متاسفانه از طرفی دولت بابت سهمیه سوخت ماهانه با آنان یارانه داده و از طرفی دیگر از طریق صنعت بیمه و صندوق تامین خسارت‌های بدنی و ستاد دیه هزینه‌های کلان ناشی از حوادث آنان را جبران می‌کند که این با هیچ منطقی سازگار نیست و باید از این ابزار قانونی استفاده کرد تا شاهد قانون‌گریزی توسط عده کمی در جامعه نباشیم.

وی همچنین به آمار و عملکرد صندوق در حمایت از قربانیان حوادث رانندگی مشمول ماده 10 اشاره کرد و گفت: تاکنون صندوق توانسته به وظیفه قانونی خود به نحو مطلوبی عمل کند ولی نباید فراموش کرد که صندوق تامین خسارت‌های بدنی نقش اصلی‌اش تضمین برای بیمه‌گذاران شرکت‌هایی است که خدای ناکرده ورشکسته یا تعلیق گردند.

وی افزود: لذا صنعت بیمه و مجریان قانون صنعت بیمه و سایر مجریان قانون به ویژه پلیس راهور باید کمک کنند تا با اجرای دقیق ماده 19 و به ویژه تبصره 3 ماده مذکور زمینه نهادینه شدن فرهنگ بیمه شخص ثالث را فراهم کنند و منابع و ذخایر مربوط به صندوق که جزء وجوه عمومی تلقی گردیده بیهوده صرف قانون‌گریزان نشود.

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

پای حرف‌های اکبر عبدی، هرقدر بنشینی، کم است. با اینکه می‌دانی سئوالت جدی است، با اینکه می‌دانی موضوع حرف جدی است و با اینکه فضا جدی است، هرآن منتظری لبخند بزند و به تو بگوید «عزیز جان تا حالا سرکار بودی».


 برترین ها:
پای حرف‌های اکبر عبدی، هرقدر بنشینی، کم است. با اینکه می‌دانی سئوالت جدی است، با اینکه می‌دانی موضوع حرف جدی است و با اینکه فضا جدی است، هرآن منتظری لبخند بزند و به تو بگوید «عزیز جان تا حالا سرکار بودی». کودک درون بازیگر 52ساله شیرین ما، انگار تنها وقتی شیطنت نمی‌کند که اکبرآقا خواب باشد. در روزهای پایانی فیلمبرداری «رسوایی»_ چهارمین همکاری عبدی و ده‌نمکی_ قراری گذاشتیم تا از تجربه تازه فرو رفتن در نقش یک روحانی زاهد گپ بزنیم. نقشی که خیلی‌ها را درگیر خود کرد؛ هرچند در نهایت قرعه به نام اکبر عبدی افتاد و جدی‌ترین نقش کارنامه‌اش را رقم زد. با خستگی بعد از یک روز فیلمبرداری در چله تابستان، روبه‌روی ما نشست و حسابی گپ زدیم. عجب مرد نازنینی است این اکبر عبدی.
چه شد که جدی‌ترین نقش کارنامه کاری‌تان در لباس یک روحانی رقم خورد؟


من داشتم زندگی عادی‌ام را می‌کردم و مشغول کار در یک فیلم سینمایی معمولی بودم که خبر رسید، مسعود ده‌نمکی می‌خواهد فیلمی به نام «رسوایی» بسازد و به دنبال بازیگری است که با گریم و... بتواند به تیپ و شخصیتی که می‌خواهد، برسد. آن زمان هنوز کار کلید نخورده بود و مسعود ده‌نمکی به دنبال بازیگری بود که بتواند این نقش را بازی کند. بعدا از طریق یکی از دوستان، خدمت آقای ده‌نمکی رسیدیم، فهمیدم چند نفر از دوستان بازیگر قبلا تست گریم داده‌اند؛ کسانی که من به همگی‌شان ارادت خاص دارم. دوستانی همچون محمد صادقی عزیز، آقای نواب صفوی و حتی آقای شریفی‌نیا. روزی که من برای تست گریم در دفتر آقای ده‌نمکی حاضر شدم، ایشان به من گفتند عمواکبر اگر تست گریم شدی و به کاراکتر نخورد و نشد، اشکالی ندارد، همکاری نکنیم؟ من هم گفتم نه؛ چنین اتفاقاتی در سینما طبیعی است. سر کار «خوابم می‌آد» هم همین روند طی شد؛ آقای رضا عطاران در خانه‌ام با من صحبت کرد. من گفتم بعد از گریم پیرزن، من در اجتماع حاضر می‌شوم اگر کسی متوجه نشد که این یک گریم است، یعنی ما موفق شده‌ایم که تیپ را به کاراکتر تبدیل کنیم. اگر هم نه، همکاری نمی‌کنیم. در اصل چیزی را گفتم که احتمالا خود رضا رویش نمی‌شد که بگوید. به رضا گفتم اگر مردم باور نکنند که این کاراکتر، واقعا مادر است، حتی همین سه چهار ساعت گریم، زحمت بیهوده است. در مورد «رسوایی» هم همین اتفاق افتاد. در نهایت به آقای ده‌نمکی لبیک گفتیم. البته در این میان دوستانی که من خیلی‌خیلی به آنها ارادت دارم، به من گفتند تو نمی‌توانی و برای اینکه در این نقش ظاهر شوی، باید به 20سال قبل برگردی و... من هم گفتم اگر نتوانم در همان دو سه روز اول کار خودش را نشان می‌دهد و آن وقت من گردنم از مو نازک‌تر خواهد بود. وقتی گریم شدیم، لهجه‌های مختلف را هم امتحان کردیم، لهجه کاشی، اصفهانی، آذری، تهرانی (یعنی بدون لهجه) و حتی مشهدی؛ در نهایت آقای ده‌نمکی، لهجه آذری را بیشتر پسندید و گفت در این لهجه، مظلومیت بیشتری وجود دارد. البته شب‌های اول در سکانس‌هایی که حاضر می‌شدم، هنوز خودم دوبه‌شک و بلاتکلیف بودم. از طرف دیگر رضایت را در چهره حاج مسعود هم نمی‌دیدم و همین شکم را نسبت به این نقش بیشتر می‌کرد، اما شب چهارم یا پنجم بود که دیدم آقای ده‌نمکی گفت «خودش است» و همین باعث شد که خیالم راحت شود و فضای کار دستم بیاید. ابتدای کار، برای اینکه مردم با نقش‌های کمدی من این نقش را اشتباه نگیرند، کمی اخم داشتم. مسئله گریم نبود. گریم خیلی زیبا بود؛ مسئله حسی بود که من از درون به این نقش اضافه کردم. به همین دلیل در سکانس‌های اولیه، شیرینی این روحانی کمی کم است، اما کمی که گذشت، فهمیدم این روحانی، خیلی رئوف و شیرین است. برای همین کمی آزادتر شدم. تجربه‌ام می‌گوید اگر بازیگر براساس تیپ و شخصیت، چیزی از درون به کاراکتر اضافه نکند، بهترین گریم هم روی صورت و بدن، حالت ماسک را پیدا می‌کند و بی‌فایده است. به نظرم بازیگر باید از درون، خودش را تغییر بدهد و به نقش نزدیک شود وگرنه گریم، حکم ماسکی بی‌مورد را پیدا می‌کند. وقتی الان به گذشته نگاه می‌کنم، حدود ده روز تا آغاز کار، فضا بالا و پایین شد. این نقش مثل یک کشتی بود که در طوفان بالاخره در لحظه کلید خوردن کار، خودش را به اسکله رساند. از تست گریم بازیگران مختلف گرفته تا شور و هیجانی که برای شروع یک کار خوب، عوامل داشتند. روزهای اول بعد از فیلمبرداری، از آقای ده‌نمکی می‌پرسیدم حاجی راضی بودی؟ او هم لبخندی می‌زد که هم به معنای «بله» بود و هم به معنای «نه»؛ اما بعد از آن به جایی رسیدیم که بعد از هر پلان، داد می‌زد: «عمواکبر خیلی خوب بود». خیلی زود استرس‌ها رفع شد.

فیلمنامه «رسوایی» را دوست داشتید؟


ما در «اخراجی‌ها 1، 2 و 3» با نوشته‌ای روبه‌رو بودیم که من می‌توانستم بداهه به آن اضافه یا کم کنم، چون من 10-12 تا پسرعمو در اردبیل دارم که همگی بایرامند! در نتیجه طبیعتا من بهتر بایرام را می‌شناختم تا حاج مسعود و همین باعث می‌شد که دست من از طرف کارگردان و نویسنده کار بازتر باشد، اما در مورد این روحانی، آقای ده‌نمکی خیلی بهتر از من روحانی‌ها را می‌شناخت، به همین دلیل سکان به‌طور کامل در دست ایشان بود. یک نکته جالب بگویم؛ من خودم هم نمی‌دانستم اما آقای ده‌نمکی تقریبا 9سال، درس طلبگی خوانده است، برای همین بسیار با این کاراکتر بیشتر از من آشنایی داشت. سناریو، چفت و بست درستی دارد. دیالوگ‌ها کاملا به اندازه‌اند؛ نه زیادند و نه کم. آنقدر کلمات به زیبایی و دقیق در دیالوگ‌ها انتخاب شده که گاهی با یک کلمه پس و پیش گفتن، معنا تغییر می‌کند یا از بین می‌رود؛ از این لحاظ، من را یاد کارهای مرحوم علی حاتمی می‌اندازد.


 

این نقش برای شما، جزو اولین‌هایتان محسوب می‌شود. درست است؟


من اولین بار است که در نقش یک روحانی بازی می‌کنم؛ اصلا به نوعی برای اولین بار بود که نقشی جدی بازی می‌کردم. البته فیلم‌هایی مثل «هنرپیشه»، «مادر»، «ریحانه» و «در آرزوی ازدواج»  هم بوده‌اند، ولی هیچکدام به اندازه این نقش، جدی و تخصصی نبوده است. کلا جنس این کاراکتر به گونه‌ای است که اصلا شوخی کردن با این گریم، با این تیپ و با این لباس، هیچ کمکی به کار نمی‌کند. هرقدر جدی‌تر، عارفانه‌تر و دقیق‌تر باشد، قابل باورتر خواهد بود. خوشبختانه همه عوامل به همین نکته دقت داشتند و کمک کردند. جا دارد از تک‌تک دوستان یادی کنم؛ از استاد میرفخرایی، استاد گل‌سفیدی و اسکندری تشکر کنم که در باورپذیر شدن این روحانی خیلی کمک کردند. من قصد آموزش ندارم و نمی‌خواهم مثل معلم‌ها حرف بزنم؛ براساس تجربه این سالیانی که کار کرده‌ام، حرف می‌زنم. بازیگر باید در اختیار کامل باشد. یک نقاش یا یک مجسمه‌ساز، با مواد اولیه، اثر هنری خلق می‌کند؛ بازیگر هم همان متریال است. مواد خامی است که باید در اختیار سازنده قرار بگیرد و فرم و شکل بگیرد. برای همین تنها راه رسیدن به شخصیت مورد نظر این است که خودت را در اختیار آدم‌هایی قرار بدهی که می‌توانند کمکت کنند. من در «رسوایی» خودم را دست بسته و کت بسته در اختیار همه عوامل از بالا که آقای ده‌نمکی باشد تا پایین قرار دادم تا بتوانم به این کاراکتر برسم.

 از این به بعد به شما «مرد هزار و یک چهره» می‌گویند. تقریبا همه نقش‌ها را بازی کرده بودید جز نقش یک روحانی که این را هم بازی کردید.


نقش در زندگی یک بازیگر، به اندازه تعداد جمعیت روی کره‌زمین است. اگر الان هفت میلیارد جمعیت روی کره‌زمین زندگی می‌کنند، یعنی بی‌نهایت نقش برای بازیگر وجود دارد که می‌تواند بازی کند. هنر برای یک نقاش، برای یک مجسمه‌ساز و اساسا برای یک هنرمند، تمامی ندارد. در مورد بازیگر هم همینطور است؛ نمی‌توانی بگویی که مثلا 1125تا نقش وجود داشت و ما بازی کردیم و تمام شد. به اندازه همه این هفت میلیارد، نقش وجود دارد؛ حتی اگر روزی سه‌تا فیلم هم بازی کنی، کلی نقش برای بازی کردن باقی می‌ماند.

 ولی بهترین نقش‌ها را بازی کرده‌اید.


بله؛ اینکه می‌فرمایید بله؛ به نسبت دیگر بازیگران خدا را شکر، نقش‌های خیلی خوبی بازی کرده‌ام، دلیلش هم اول خداست، بعد لطف دوستان و در نهایت دعای مادرم. با اینکه سپردن این نقش به من ریسک داشت.

 البته این ریسک بیشتر از زاویه نوع انتخاب‌های قبلی شما بود. شما همیشه نقش‌های کمدی بازی کرده بودید و طبیعتا این نقش جدی ممکن بود، سخت باشد.


دوستانی که الان با هم کار می‌کنیم، از آقای گل‌سفیدی، آقای اسکندری و آقای میرفخرایی و... همگی بعد از مدتی گفتند «آره». به‌هرحال این دوستان کسانی هستند که زودتر از همه می‌بینند و دقتشان بیش از بقیه است.

موقع پذیرفتن نقش حاج‌یوسف در «رسوایی» دودل نشدید؟ به‌هرحال بازی در لباس روحانی، سخت است.

این طبیعی است. هر بازیگری وقتی کاری را نکرده است، دچار تردید می‌شود. کاری را که انجام نداده‌ای، در قبال پیشنهادش دودل می‌شوی. قبل از انجام هم نمی‌توانی راجع به خوب یا بد شدن، پیش داوری کنی؛ تنها می‌توانی با خودت بگویی در قبال این کار جدید، من همه تلاشم را می‌کنم تا به نحو احسن آن را انجام دهم.

در میان نقش‌های روحانی که در سینما و تلویزیون بازیگران بازی کرده‌اند، کدامشان یادتان مانده و دوستش دارید؟


روحانی‌هایی که آقای صدیق‌شریف بازی کردند. نقش روحانی که رضا کیانیان بازی کرده بود، به نظرم خوب بود. پرویز پرستویی در «مارمولک» یادم مانده، هرچند او دزدی بود که خودش را در لباس روحانی جا زده بود و در اصل روحانی‌نما بود؛ به نظرم پرویز پرستویی در این بازی در بازی، شاهکار بوده است.


 

کاراکتر روحانی‌ای که شما بازی می‌کنید، چه خصوصیاتی دارد؟


حاج یوسف، بسیار عارف است. سیمش به بالا وصل است. در بازار باربری می‌کند، از تدریس به طلاب، درآمدی ندارد. روحانی‌ای واقعی و زاهد است؛ هم نگاه خوبی به خدا و هم نگاه خوبی به اجتماع دارد. یک روحانی خطی نیست که فقط به فکر آن دنیا باشد، به فکر این دنیا هم هست. یک روحانی از جنس مردم و پدر شهید است. یک روحانی جهان اسلامی کامل است؛ الگوی رفتاری این روحانی، امام‌علی(ع) است. جاهایی از زندگی این روحانی، کپی‌برداری از شخصیت اجتماعی حضرت‌علی(ع) است؛ البته طبیعتا اصلا قابل قیاس نیستند.

از روحانیون معاصر، کسی را در رفتار، نوع حرف زدن و... الگوی این کاراکتر قرار دادید؟


نه؛ با اینکه خیلی‌ها می‌گویند این روحانی از نظر ظاهری، کمی شبیه شهید مطهری یا شهید مفتح است، اما الگوی رفتاری از روحانیون معاصر نداشتیم.

بازخورد عکس‌هایی که از گریم شما در مقام روحانی، منتشر شد، چه بود؟


من خودم که متاسفانه بلد نیستم با اینترنت کار کنم، ولی از طریق دوستانم متوجه شدم که بعد از انتشار این عکس‌ها و خبر بازی کردن من در نقش یک روحانی، تقریبا اکثریت قریب به اتفاق سایت‌های سینمایی و... معترض شدند و نوشتند که اگر استفاده از اکبر عبدی در نقش یک روحانی به معنای این است که این کار کمدی است و در آن با روحانیت شوخی شده، محکومش می‌کنیم؛ در صورتی که این کاراکتر و این فیلم، کاملا جدی است. متاسفانه قضاوت‌های عجولانه برای ما ایرانی‌ها عادت شده است؛ هنوز این فیلم را ندیده‌ایم، اما قضاوت‌ها انجام شده و بریده و دوخته‌اند.

در میان سه‌گانه «اخراجی‌ها» کدامش را بیشتر از بقیه دوست دارید؟


«اخراجی‌های 1»؛ چون بقیه «اخراجی‌ها» وامدار همان اولی هستند. همه ما «اخراجی‌های 1» را بیشتر از بقیه دوست داریم، حتی خود مسعود ده‌نمکی. اصلا «اخراجی‌های 1» خوب بوده که دو و سه را ساختیم.

شما بیشترین همکاری را در میان کارگردانان با مسعود ده‌نمکی داشته‌اید. بعد از ایشان با کدام کارگردان زیاد کار کرده‌اید؟


داوود میرباقری (سه‌تا فیلم)، علی حاتمی (دوتا فیلم)، محسن مخملباف (دوتا)، خدابیامرزد علی حاتمی را؛ در بستر بیماری بود و هر روز از من می‌پرسید که اکبر برای بازی در «تختی» که قصد داشت تمامش کند، قرارداد بستی؟ بالاخره یک روز به او گفتم بستم علی آقا، خیالت راحت و خیالش راحت شد.

بعد از اینکه برای چهارمین همکاری به مسعود ده‌نمکی پیوستید، خیلی‌ها تعجب کردند. مردم و رسانه‌ها فکر می‌کردند شما دو نفر با هم مشکل دارید و هرگز با هم کار نخواهید کرد، جریان چه بود؟


ببینید مردم براساس ذهنیات خودشان فکر می‌کنند. من در برنامه هفت، رک و صادقانه حرف زدم؛ گفتم من در نقش بایرام در «اخراجی‌ها» خیلی وقت‌ها بداهه حرف می‌زدم و بازی می‌کردم، آنقدر که آقای ده‌نمکی به منشی  صحنه می‌گفت آن چیزی که نوشته‌ام خط بزن و این را که اکبر گفت بنویس. گفتن این جمله‌ها باعث شد تا مردم فکر کنند بین ما کدورت به وجود می‌آید. احتمالا خودشان را جای حاج مسعود گذاشتند و دیدند اگر خودشان باشند، دلخور می‌شوند، در صورتی که اینطور نبود. از من در برنامه زنده سئوالی پرسیده شد و من هم دروغ نگفتم. همانطور که الان هم راست می‌گویم، حتی یک کلمه از دیالوگ‌های حاج یوسف در «رسوایی» را عوض نکردیم، اینقدر که درست و به‌جا بودند. در مورد بایرام من تغییر می‌دادم چون من بایرام‌ها را می‌شناسم. همه پسرعموهای من بایرام هستند، اما ده‌نمکی حتی یک پسرعموی بایرام ندارد! اما در مورد یک روحانی من اظهارنظر نمی‌کنم چون آقای ده‌نمکی سال‌ها درس طلبگی خوانده است و قطعا بیشتر از من این فضا و این کاراکتر را می‌شناسد.


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

گزارش خواندنی درباره شادی ایرانیان
آیا فردی با نشاط و شاداب هستید؟» پژوهشگران ایرانی به سراغ مردمان 30 استان کشور رفته‌اند و این سوال را از آنها پرسیدند. طبق این پژوهش، زنجانی‌ها شادترین و یزدی‌ها به عنوان غمگین‌ترین استان کشور انتخاب شدند و اطلاعات جالب دیگری نیز به همراه دارد.
هفت صبح: آیا فردی با نشاط و شاداب هستید؟» پژوهشگران ایرانی به سراغ مردمان 30 استان کشور رفته‌اند و این سوال را از آنها پرسیدند. طبق این پژوهش، زنجانی‌ها شادترین و یزدی‌ها به عنوان غمگین‌ترین استان کشور انتخاب شدند و  اطلاعات جالب دیگری نیز به همراه دارد.

اطلاعاتی که به ما می‌گوید مجردها از سطح شادکامی ‌بالاتری برخوردار هستند و درآمد بالاتر موجب شادی بیشتر می‌شود (توضیح واضحات!).  ابتدا به بررسی نتیجه این پژوهش  پرداخته‌ایم و سپس به سراغ دیگر نقاط دنیا رفته‌ایم تا ببینیم معیارهای شاد بودن در کشورهای دیگر چیست و شادترین مردم دنیا کدام هستند.



ماجرا چیست؟

نتایج یک پژوهش روی 27 هزار و 883 ایرانی 18 تا 65 سال در کشور نشان داده است که بیشتر مردم کشور (39.3 درصد) از شادکامی سطح متوسطی برخوردارند. 35.4 درصد نیز شادکامی خود را کم توصیف کرده‌ و در این میان، تنها سه درصد خود را در سطح «بسیار زیاد» شادکام می‌دانند. آنگونه که خبرگزاری ایسنا گزارش داده در این پژوهش که از هر استان کشور دست کم 800 نفر بررسی شده‌اند، سطح شادکامی با پرسش: «آیا فردی با نشاط و شاداب هستید؟» در پنج سطح «بسیار زیاد»،‌ «زیاد»، «نه زیاد، نه کم»،‌ «کم» و «بسیار کم» مورد سنجش قرار گرفت.



شادترین‌ها کدام‌اند؟


یافته‌های پژوهش «شادکامی مردم ایران و عوامل موثر بر آن» از میان 30 استان مورد بررسی، استان زنجان را با 69/3 میانگین امتیاز شادکامی، شادترین استان کشور معرفی کرده است و از یزد با 12/3 میانگین امتیاز شادکامی به عنوان پایین‌ترین سطح شادکامی نام برده است. همچنین استان‌های گلستان، بوشهر، هرمزگان و کردستان از میزان شادکامی بالاتری از خط میانگین برخوردار بوده‌اند.



این مجردهای شاد


یافته‌های به دست آمده از این تحقیق نشان داده است که افراد مطلقه/بیوه و متاهل از سطح شادکامی کمتری نسبت به افراد مجرد برخوردارند؛ به‌گونه‌ای که افراد مطلقه / بیوه 1.70 و افراد متاهل 1.11 برابر نسبت به افراد مجرد، سطح شادکامی کمتری دارند. طبق این نظرسنجی افراد دارای سطح تحصیلات بیشتر نسبت به افراد کم‌سوادتر، شادترند و در سطوح تحصیلی پایین‌تر، کاهش شادکامی نمایان‌تر است. همچنین افراد خانه‌دار، شاغل و بیکار نسبت به دانش‌آموزان/ دانشجویان به ترتیب 1.39، 1.32 و 1.40 برابر سطح شادکامی کمتری دارند.



پول بیشتر، شادی بیشتر!

به نظر می‌رسد کم‌کم باید حرف قدیمی‌ها را که می‌گفتند پول خوشبختی و شادی نمی‌آورد را دور بریزیم. نتایج این تحقیق در ادامه این موضوع را مورد تاکید قرار داده است که افراد در سطوح اقتصادی پایین‌تر در مقایسه با افراد در سطح اقتصادی «خوب/ بسیار خوب» به صورت معناداری، سطح شادکامی کمتری دارند. به‌ گونه‌ای که افراد در سطوح اقتصادی ارزیابی شده در دسته‌بندی «نه خوب/ نه بد»، «بد» و «بسیار بد» به ترتیب احتمال 1.75، 2.14 و 2.33 برابر نسبت به افراد دارای وضعیت اقتصادی بسیار خوب، وضع شادکامی خود را نامناسب‌تر گزارش کرده‌اند.

طبق پژوهش‌های انجام شده گویا مجردها از سطح شادکامی ‌بالاتری برخوردار هستند و درآمد بالاتر موجب شادی بیشتر می‌شود!

زنجانی پولدار مجرد شادترین ایرانی


 عوامل شادی کدام هستند؟

پژوهشگرانی که در این باره دست به تحقیق زده‌اند از شخصیت، عزت نفس، اعتقادات مذهبی، سرمایه اجتماعی – فعالیت‌های اوقات فراغت، ورزش هفتگی، نداشتن سابقه بیماری عصبی، خوش‌بینی به زندگی و بسیاری از موارد دیگر به عنوان عوامل مؤثر در پدیده شادکامی افراد یاد کرده‌اند. افرادی که از سطوح «پایین‌تر» سلامت برخوردار بوده‌اند، در مقایسه با افراد دارای سطح سلامت «بسیار خوب» به صورت معناداری شادکامی خود را کمتر ارزیابی کرده‌اند. به گونه‌ای که افراد در سطوح «خوب»، «نه خوب/ نه بد»، «بد» و «بسیار بد» به ترتیب به احتمال 2.28، 5.18، 7.84 و 7.82 برابر نسبت به افراد دارای سطح «بسیار خوب»، وضعیت شادکامی خود را نامناسب‌تر گزارش کرده‌اند. طبق این پژوهش، ابتلا به بیماری‌های مزمن تاثیر چندانی بر میزان شادکامی ندارد.



 شاد‌ترین کشور‌های جهان کدامند؟

اگر گشتی در فضای مجازی بزنید چند لیست متفاوت با عنوان «شاد‌ترین کشورهای جهان» پیدا می‌کنید. این رتبه‌بندی‌ها هرکدام معیارهای خاص خود را دارند و به طور قطع نمی‌توان گفت کدام یک به واقعیت نزدیک‌تر است. بعضی مثل لیستی که موسسه «گالوپ» منتشر کرده مبنای آن نظر‌سنجی از خود مردم و پرسش در مورد کیفیت زندگی‌شان بوده و بعضی لیست‌ها بر اساس گزارش‌های سازمان ملل متحد یا سازمان‌های بین‌المللی دیگر جمع‌بندی شده‌اند.  یکی از نظر سنجی‌های معتبر در این زمینه از سوی نشریه فوربس منتشر شد.

این تحقیق را موسسه Custom Research Gfk به صورت آنلاین از 20 کشور با بیش از 10 هزار نفر شرکت‌کننده انجام داده است. در این تحقیق ریودوژانیروی برزیل، سیدنی استرالیا و بارسلونای اسپانیا به عنوان شاد‌ترین شهرهای جهان انتخاب شده‌اند. دلایلی که در شرح این رتبه‌بندی مطرح شده هم جالب است. ریودوژانیرو به علت کارناوال‌های شادی و طبیعت بکرش، سیدنی به خاطر آب و هوای مطبوع و زندگی شبانه شهر و بارسلونا به علت فرهنگ پرنشاط مردم، شادترین شهرهای دنیا انتخاب شده‌اند. نکته جالب در این لیست حضور دو شهر از آمریکای لاتین و دو شهر از اسپانیاست که می‌توان آن را با فرهنگ شاد و سرخوشانه اسپانیایی مرتبط دانست.



 کدام معیار، کدام شاخص؟

برای تعیین شادترین کشورهای جهان این موسسات و وب‌سایت‌ها چه معیارهایی را لحاظ می‌کنند؟ نگاهی به لیست‌های مشهور نشان می‌دهد موسسات تحقیقاتی شاخص‌هایی مثل درآمدسرانه، امید به زندگی و تراکم جمعیتی را لحاظ کرده‌اند. شما می‌توانید با گوگل کردن به چند آیتم دیگر هم برای اندازه‌گیری میزان رضایتمندی از زندگی برسید: توانمندی اقتصادی، اعتماد به دولت، نرخ بیکاری، سلامت جسمی‌ و روانی. در یک نظر‌سنجی که براساس این معیار‌ها انجام شده مشخص شده دانمارک، سوئیس و اتریش سه رتبه اول را در اختیار دارند.

کشور برونئی به عنوان شادترین ملت مسلمان در رتبه نهم این رده‌بندی قرار دارد.  می‌گویند نظر‌سنجی که موسسه تحقیقاتی گالوپ انجام داده معتبرترین رده‌بندی در شناسایی شادترین کشورهای جهان است. در این نظر‌سنجی 10 امتیاز برای شرایط و کیفیت زندگی افراد در حال حاضر و پنج سال آینده در نظر گرفته شده. افرادی که به شرایط فعلی خود امتیاز هفت به بالا و برای کیفیت زندگی در آینده امتیاز هشت به بالا داده‌اند، به عنوان کسانی که از رفاه برخوردارند، در نظر گرفته شده‌اند که به معنای دیدگاه مثبت آنها نسبت به شرایط فعلی و آینده زندگی‌شان است. این نظر‌سنجی در 124 کشور جهان صورت گرفته و در صدر این فهرست مردم دانمارک قرار دارند که 72 درصد مردم نسبت به شرایط زندگی و میزان رفاه خود دیدگاه مثبتی دارند. سوئد و کانادا در رتبه‌های بعدی قرار دارند.

(پیست اسکی بابایی زنجان از جمله مکان های تفریحی است که  با استقبال خوب جوانان زنجانی  رو به رو  شده بررسی‌ها نشان می‌دهد از میان 30 استان کشور، استان زنجان با 3/69 میانگین امتیاز شادکامی، شادترین استان کشور و یزد با 12/3 میانگین امتیاز شادکامی به عنوان پایین‌ترین سطح شادکامی  شناخته شده است)

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

تصاویر: مهدی هاشمی از تهران تا تهران

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مهدی هاشمی سرانجام پس از 36 ماه اقامت در لندن، شب گذشته از طریق دبی وارد فرودگاه امام تهران شد تا خود را برای پاسخگویی به اتهامات مطرح شده در برابر دستگاه قضا آماده سازد.
به گزارش «انتخاب» به نقل از فرارو، در حالی که روز گذشته شبکه خبری بی بی سی در خبری کوتاه همراه با تصویر مهدی هاشمی از عزیمت وی به تهران خبرداده بود وی صبح امروز وارد فردوگاه امام شد.
مهدی هاشمی درلندن
مهدی هاشمی در فرودگاه لندن
مهدی هاشمی فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی که از وی به عنوان یکی از متهمان حوادث خرداد 88 یاد می شود امروز پس از سه سال خروج از کشور با استقبال محسن هاشمی به تهران بازگشت و در بدو ورود وی نماینده دادستانی ضمن تفهیم اتهامات از او تعهد گرفت تا 24 ساعت بعد خود را به دادستانی معرفی کند.

فرزند چهارم آیت الله هاشمی شب گذشته تحت تدابیر امنیتی و مخفیانه از فرودگاه راهی منزل پدری شد و به این ترتیب بازداشت شبانه وی پس از ورود به تهران منتفی گردید. با این وجود مهدی هاشمی که صبح امروز به همراه یاسر هاشمی و وکلای خود به دادسرای امنیت مراجعه کرده بود با نظر بازپرس پرونده بازداشت شد. 

مهدی هاشمی بهرمانی (رفسنجانی) فرزند چهارم هاشمی رفسنجانی در شهریور 1343 در تهران است. وی عضو هیأت امنا و رئیس مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد از چهره های جنجالی سال‌های اخیر بویژه پس از حوادث انتخاباتی سال 88 به شمار می رود. گفتنی است جمعی از دانشجویان با انتشار خبر ورود وی به تهران ضمن حضور در فردوگاه امام خمینی(ره) خواهان بازداشت و برخورد قوه قضائیه با وی شدند. 

تصاویر زیر نگاهی گذرا به عکس های منتشر شده از مهدی هاشمی در فضای مجازی است؛ تصاویری مربوط به دوران کودکی، جوانی و تصاویر خانوادگی از وی می باشد.

در کنار خانوده(نفر دوم از چپ)
در کنار خواهر و بردادر (نفر اول از راست)
در عکس خانوادگی (نفر سوم از چپ)
در کنار آیت الله هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست جمهوری
در کنار پدر در دوران ریاست جمهوری
در کنار پدر در مصاحبه کریستین امانپور با هاشمی رفسنجانی در سال 1384 (نفر اول از راست)
مهدی هاشمی همراه با فرزند خود
در کنار عبدالله جاسبی رئیس سابق دانشگاه آزاد
همراه آیت الله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه
بازدید از نمایشگاه مطبوعات در سال 1386
در کنار محسن و فاطمه هاشمی 
در کنار هاشمی رفسنجانی در سفر حج
در کنار آیت الله هاشمی رفسنجانی در حال زیارت

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

تصاویری کمتر دیده شده از فرزندان آیت الله خامنه ای

شفقنا- شبکه اجتهاد، حجت‌الاسلام والمسلمین سید مسعود خامنه‌ای فرزند سوم و حجت‌الاسلام والمسلمین سید میثم خامنه‌ای فرزند چهارم حضرت ایت الله خامنه ای می‌باشند. ایشان دانش آموخته حوزه علمیه تهران بوده و سابقه شرکت در درس خارج آیت‌الله خامنه‌ای را دارند. هم اکنون مشغول تدریس در حوزه علمیه تهران می باشند و با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب اسلامی همکاری دارند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
از راست: سید میثم و سید مسعود خامنه‌ای
از راست: سید مسعود خامنه‌ای و آیت‌الله خرازی (پدر خانم سید مسعود خامنه‌ای)

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

مشخصات مدیر وبلاگ

ویرایش

دوستان

پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار ###@وطنم جزین@### رایان چوب جاده های مه آلود عصر پادشاهان مهندس محی الدین اله دادی بلوچستان ««««« شب های تهران »»»»» تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر هستی تنهاااااا..... تراوشات یک ذهن زیبا رویای شبانه جـــــــــــــــــــــــــذاب شیطان در کمین گاه welcome to my profile Manna اواز قطره سایت حقوقی (قانون ایران) www.LawIran.ir یه دختره تنها خنده بازار شورای دانش آموزی شهرستان باور من......!!! نــــــا کجــــــا آبـــــــاد دل مــــن ... baran عرفان وادب سکوت پرسروصدا ماه مهربان من یاور 313 رویای آشنا بی خیال همه چی تو هم یکبار بنویس تا ببینی نوشتن چه لذتی دارد... مناجات با عشق واصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل bestha نوجوونی از خودتون your memoirs هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه ندای تنهایی من به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید پسران فراتر از گل دنیای دیگه ایه، این دل نوجون ها
ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ